حسین جان،چرا حلاوت نامت را پیوسته نچشم که مرا توشه ای جز یاد تو نیست،کشتی نجات و دستگیری محرمت دوباره به راه افتاده و ما در راه افتادگان در حسرت فراز عرشه حسینی شدن نگاه امید به عنایت تو داریم و پیوسته سلام پر طمع به پیشگاه تو و بزرگ یاران تو عرضه می داریم،باشد که علیک تو برکت جانمان شود؛اما رشته های نجات افکنده از سفینه تو اصحاب باوفای تواند،
سلام بر مسلم تنهای کوچه های بی وفای کوفه،سلام بر حبیب پیر رکاب اباعبدالله،سلام بر قاسم بن الحسن همان شیرین کام از حلاوت حسینی شدن،سلام بر فداییانی که بودند و ماندند و پیام وفاداری در رکاب ولی را به مدعیان ولایتمداری رساندند،
حسین جان سلام بر اسماعیل اربا اربا شده تو که سیراب از پیمانه محمدی بود و اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل که مناجاتی جدا بایدم با اباالفضل بر منی که کامم آشنا با مشت مشت آبهای غفلت و دنیا زدگی است که از سر بی وفایی به اربابم به کام رسانده ام و هیچ گاه او و خانواده کریمش را به مشک لبیکی وفادارانه مهمان نکرده ام؛کاش در کربلای آخرالزمانی روزهای زندگیم چنان دستگیریم نمایی که لحظه آخر،لبخند رضوان را بر لبان بهشتی ات تماشا کنم.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب